در منطق و فلسفة ارسطویی و اسلامی، محالات ذاتی دارای مفهوم و معنا تلقی میشوند، هرچند در خارج محقق نمیشوند و نمیتوانند بشوند. محالات، احکامی فلسفی دارند که در امور عامة فلسفه مورد بحث قرار میگیرند. در این نوشتار، ضمن رد دلایل اندکی که بر معناداری محالات ذاتی آوردهاند، چند دلیل فلسفی و منطقی بر بیمعنایی محالات ذاتی اقامه خواهیم ...
بیشتر
در منطق و فلسفة ارسطویی و اسلامی، محالات ذاتی دارای مفهوم و معنا تلقی میشوند، هرچند در خارج محقق نمیشوند و نمیتوانند بشوند. محالات، احکامی فلسفی دارند که در امور عامة فلسفه مورد بحث قرار میگیرند. در این نوشتار، ضمن رد دلایل اندکی که بر معناداری محالات ذاتی آوردهاند، چند دلیل فلسفی و منطقی بر بیمعنایی محالات ذاتی اقامه خواهیم کرد. بهنظر میرسد مبحث منطقی «عدم و ملکه»، مبنای خوبی برای تشخیص بیمعنایی جملات و مرکبات به دست میدهد. بر این اساس و توضیحاتی که در متن آمده است، محالات ذاتی را باید الفاظ مرکبی دانست که از طریق بازی با الفاظ ایجاد شدهاند و هیچ مفهومی را به ذهن نمیآورند، بلکه صرفاً ذهن را به توهم معنایابی میاندازند؛ محالات ذاتی «مفهومنما» هستند. پیامدهای مهم این نظریه در این نوشتار به اجمال مورد اشاره قرار گرفتهاند.